عالم ز برایت آفریدم، گله کردی*
از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی*
گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند
صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی*
جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور
از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی*
گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم
بر بخشش بی منت من هم گله کردی*
با این که گنه کاری و فسق تو عیان است
خواهان توأم، تویی که از من گله کردی*
هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم
با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی*
صد بار تو را مونس جانم طلبیدم
از صحبت با مونس جانت، گله کردی*
رغبت به سخن گفتن با یار نکردی
با این که نماز تو خریدم، گله کردی*
بس نیست دیگر بندگی و طاعت شیطان؟؟
بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟؟!*
از عالم و آدم گله کردی و شکایت
خود باز خریدم گله ات را، گله کردی*